فهرست مطالب سایت

شهادت حضرت امام کاظم (ع) - 96

موضوع : عوامل گریز از دین - جلسه ٣
تاریخ انتشار : 14 شهریور 1396


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجدحضرت امیر(ع)


مداح : حاج حسین ارضی - حاج سیدمجید بنی فاطمه



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
اولین عامل از عوامل دین‌گریزی و موانع پذیرش دین در سوره مبارکه اعراف آیه 16 به این شکل آمده است از زبان دشمن انسان‌ها که ابلیس است. در سوره مبارکه اعراف آیه 16 دشمنی او بیان شده است: (قالَ فَبِما أَغْوَيْتَني‏ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ) گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم!
یعنی شیطان به حضرت حق عرض کرد: به سبب اینکه من را به بیراهه انداخته‌ای و به من گفتی سجده کن و من گفتم بهتر از او هستم و چرا باید بر او سجده کنم؟ گفتی: أَنتَ رَجیمٌ تو رانده شده هستی، برو با تو کاری ندارم. این کار، رفتن به بیراهه است. به خاطر اینکه تو من را به بیراهه انداختی و گفتی برو. حتما در کمین آن‌ها و در سر راه‌ مستقیم خواهم نشست.
صراط مستقیم چیست؟
صراط، یک معنای لغوی دارد به معنای راه. در سوره مبارکه بقره آیه 213 صراط به همین معنای لغوی آمده است: (وَ اللَّهُ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ) خداوند هر کسی را بخواهد به راه راست هدایت می‌کند. اینجا صراط به معنای راه است. صراط گاهی در دنیا مراد است و گاهی در آخرت. معنای مواردی که در دنیا مراد است با معنای مواردی که در آخرت مراد است فرق می‌کند. شش مورد را در دنیا بیان می‌کنم و بحث من هم همین است. صراط در قیامت همان پلی است که روی جهنم است و خواهیم دید. همه ما باید ببینیم. همه ما به واسطه آن پل به جهنم می‌رویم. صراط در قیامت به معنای پل است. از رسول خدا سوال کردند: این پل در کجا نصب شده است؟ حضرت فرمود: روی جهنم نصب کرده‌اند. بعد در‎ آیه 71سوره مریم می‌فرماید: (وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها) و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم می‌شوید. این آیه نازل شد و پیامبر شروع به گریه کردند. فاطمه زهرا (س) پرسید: پدر جان! چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: خدا وعده کرده است که همه شما وارد جهنم می‌شوید. (وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها) هیچکس از شما نیست مگر اینکه وارد جهنم می‌شود. باید از صراط رد شویم. وعده کرده است که همه شما وارد جهنم می‌شوید. و بعد فرمود: ولی وعده نکرده است که همه شما خارج می‌شوید. به خاطر همین گریه می‌کنم.
اما معنای استعمال صراط در دنیا؛ از قرآن کریم و روایات، شش معنا هست. همه را به این خاطر گفتم که این موجودی که به بنده و شما می‌گوید (لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ). من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم! اینکه بر سر راه صراط مستقیم می‌نشیند کجا می‌نشیند؟ تا معنای آن معلوم نشود و محدوده حضور او معلوم نگردد ما از خودمان دفاعی نداریم. باید محدوده آن را بفهمیم که کجا است.
1.‌ در قرآن کریم، گاهی صراط به معنای دین آمده است، دین خدا. صراط آمده است ولی به معنای دین است. در سوره مبارکه انعام آیه 161 می‌فرماید: (قُلْ إِنَّني‏ هَداني‏ رَبِّي إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ ديناً قِيَماً) بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده؛ آیینی پابرجا (و ضامن سعادت دین و دنیا)»
یعنی بگو که بی‌تردید پروردگام من را به صراط مستقیم هدایت کرد. این صراط مستقیم چیست؟ دین قیم. مراد از صراط مستقیم همان دین است. بگو بی‌تردید پروردگارم من را به دین استوار هدایت کرده است.
2.‌ گاهی مراد از صراط، راه عبودیت و بندگی است. در سوره مبارکه یس آیه شصت و یک می‌فرماید: (وَ أَنِ اعْبُدُوني‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ) و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟!
یعنی‎ اینکه من را بپرستید و من را بندگی کنید صراط مستقیم است. بندگی من، صراط مستقیم است. این موجودی که می‌خواهد سر راه ما بنشیند گاهی سر راه بندگی من و تو می‌نشیند. تا حالا فکر می‌کردیم که به خاطر خدا بوده است. بعد می‌بینیم که اصلا خدا در آن نبوده است. مرحوم آیت الله مجتهدی این قطعه را نقل می‌کردند و موثق است ایشان می‌فرمودند: یک آقایی سی سال در نماز جماعت در صف اول شرکت می‌کرد. یک عده وقتی او را می‌دیدند می‌گفتند: عجب توفیقی دارد. سی سال است که نمازش را در اول وقت به جماعت می‌خواند و ... یک روز دیر رسید و به صف دوم رفت. ناگهان شروع کرد با خودش گفت: مردم چه می-گویند الان که من صف دوم هستم؟ بعد از سی سال فهمید که صف اول نماز جماعت برای خدا نبوده است. برای این بوده که مردم چیزی نگویند. اینطور است که سر راه بندگی آدم‌ها می‌نشیند. پس گاهی مراد از صراط مستقیم، راه بندگی است.
3.‌ گاهی مراد از صراط، تمسک و پیوند با خدا است. در سوره مبارکه آل عمران آیه 101 می‌فرماید: (وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ) و هر کسی که به خداوند تمسک جوید به آن راه‎راست هدایت شده است. راه‎راست، پیوند خوردن با خدا است. پیوند خوردن با خدا یعنی الهی ببینیم و الهی فکر کنیم. می‌گویند عیسی روح الله با حواریونش از یک جایی رد می‌شد. به یک لاشه سگ رسیدند. هفت هشت روزی از مرگش گذشته بود و بوی تعفن او همه جا را برداشته بود. حواریون فورا جلوی بینی‌هایشان را گرفتند. یعنی در حقیقت اعتراض کردند. جناب عیسی بلافاصله گفت: عجب دندان قشنگی دارد. یعنی چون این موجود، منسوب به مخلوقات الهی است من زیباییش را دیدم نه بدی‌هایش را. شما هم اینطور می‌بینید؟ در یک سطح بالاتر، مصیبت را چگونه می‌بینید؟ می‌توانید مصیبت را الهی ببینید؟ وقتی حضرت زینب سلام الله علیها در مجلس آن ملعون قرار گرفت ابن زیاد گفت: دیدی خدا چه بلایی به سر شما آورد؟ حضرت زینب فرمود: اگر فکر می‌کنی که این کار را خدا انجام داده است مَا رَأَیتُ إِلَّا جَمیلاً یعنی من جز زیبایی ندیدم. این را بینش الهی می‌گویند. کسی اینطور می‌شود که با خدا پیوند خورده باشد.
4.‌ چهارمین معنایی که از صراط در قرآن مد نظر است راه و روش پیامبر عظیم الشأن اسلام است. خداوند در سوره مبارکه زخرف آیه 43 اینطور به پیامبرش خطاب می‌کند: (إِنَّكَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ) تو بر صراط مستقیم هستی. خود شما پیامبر، صراط مستقیم هستی. هر کسی در مسیر تو باشد در مسیر صراط مستقیم است. شیطان نمی‌گذارد کسی تا آخر برود. در رحلت پیامبر جلو آمد. جدا کرد جدا کردنی تا امروز و تا روزی که ظهور امام عصر علیه السلام باشد دود این کار در چشم عالمیان خواهد رفت. نگذاشت همه در مسیر پیامبر باشند. مسیر غدیر را عوض کرد.
این چهار مورد صراط در آیات است. دو مورد هم از روایات :
1.‌ گاهی مراد از صراط، معرفت خدا است. امام صادق علیه السلام فرموده است: (هُوَ الطَّرِيقُ إِلَى مَعْرِفَةِ اللَّهِ)راه به سوی شناخت خدا را صراط می‌گویند. صراط یعنی راه به سوی شناخت خدا. شیطان گاهی وسط می‌نشیند و نمی‌گذارد که خدا را بشناسیم. می‌گوید خدایی نیست و ماده است و انفجار اولیه است. همه آن-هایی که می‌گویند انفجار اولیه نتوانسته‌اند یک توضیح بدهند که این انفجار اولیه یعنی چه.
2.‌ آخرین معنا از صراط، همان امام واجب الاطاعة در دنیا است. حضرت صادق علیه السلام فرموده است: (الصِّرَاطُ صِرَاطَانِ، فَأَمَّا الصِّرَاطُ فِی الدُّنیَا فَهُوَ الإِمَامُ المَفرُوضُ الطَّاعَةِ، مَن عَرَفَه فِی الدُّنیَا وَ اقتَدی بِهُدَاهُ مَرَّ عَلی الصِّرَاطِ فِی الآخِرَةِ) راه، دو تا است. اما آن راهی که در دنیا مراد است؛ صراط آن امامی است که وجوب اطاعت او بر همه فرض و لازم شده است. یعنی امامی که واجب الاطاعة است و به استناد قرآن، اولی الامر است. کسی که او را در دنیا بشناسد و به هدایتگری او اقتدا کند از صراطی که در آخرت نصب کرده‌اند خواهد گذشت. امام صادق فرمودند: شرط گذشتن از صراط در روز قیامت، دو چیز است:
1. شناخت امام واجب الاطاعه.
2. تبعیت از امام واجب الاطاعه.
ما کدام یک از این دو هستیم؟ چه کسی می‌تواند ادعا کند امام را شناخته است؟ ولی امام صادق می‌گویند اگر کسی می‌خواهد از آن پلی که روی جهنم نصب شده است رد بشود بداند که آن پل چهار خصوصیت دارد: هُوَ أَحَدُّ مِنَ السَّيْفِ وَ أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ و أَحَرُّ مِنَ النَّارِ وَ أَظلَمُ از شمشیر‌ بران‌تر است. از مو باریک‌تر است و از آتش دنیا داغ‌تر است و تاریک است. امام صادق می‌فرماید اگر بخواهید رد شوید باید امام واجب الاطاعه را بشناسی و از او تبعیت کنی. یعنی با حسین گفتن مشکل حل نمی‌شود. بلکه با حسینی شدن است که مشکل حل می-شود. یعنی با علی گفتن مشکل حل نمی‌شود. بلکه با علوی شدن است که مشکل حل می‌گردد.
شیطان سر همین صراط می‌نشیند و می‌گوید رها کن. هر کاری خواستی بکن و بعد می‌روی و برای امام حسین گریه می‌کنی. این موجودی که گفته است: (لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ) من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم! یعنی می‌نشینم و اخلال می‌کنم. در آیه بعدی می‌گوید فقط نمی‌نشیند. بلکه با پنج سیاست با ما مواجه می‌شود. یعنی نمی‌گذارد من آنطوری که باید به امیرالمؤمنین برسم. یعنی نمی‌گذارد من آنطوری که باید به رسول خدا برسم. یعنی نمی‌گذارد من آنطوری که باید به خدا پیوند بخورم. یعنی نمی‌گذارد من آنطوری که بایسته است خدا را بپرستم. یعنی نمی‌گذارد من آنطوری که باید از دین تبعیت بکنم. اخلال ایجاد می‌کند. در سوره مبارکه اعراف آیه 17 قرآن کریم می‌فرماید حرف شیطان این است: (ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرينَ) سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان می‌روم؛ و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت!
نتیجه این جنگ چیست؟ این است که تو اکثر این‌ها را سپاسگزار نمی‌یابی. یعنی اکثرشان ضربه‌فنی می-شوند. نتیجه جنگ را به خدا اعلام کرده است. خداوند هم در آیه بعدی نفرموده است شیطان نمی‌تواند کاری بکند. او گفته من از چهار جهت می‌زنم و نتیجه جنگ این است که تو اکثر بندگانت را که ادعا دارند از جمله سپاسگذاران نمی‌یابی. یعنی اکثر این‌ها از دین می‌روند. آن کسی که دین را کنار گذاشته است شیطان را راضی کرده.
امام باقر فرمودند: اینکه شیطان گفته است: (ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ) حتما از جلو به آن‌ها حمله می‌کنم، حمله از جلو یعنی: أُهَوِّنُ عَلَیهِم أَمرَ الآخِرَةِ امر آخرت را جلوی چشمشان آسان جلوه می‌دهم. یعنی یک کاری می‌کنم که این‌ها آخرت را به کشک هم حساب نکنند.
قرآن بیش از شش هزار و خرده‌ای آیه دارد. 2500 آیه از آیات قرآن راجع به معاد است. یعنی بیش از یک سوم قرآن. توحید اینهمه آیه ندارد. نماز و جهاد اینقدر آیه ندارد. حج فقط یک آیه دارد. حجاب چهار یا پنج آیه دارد. ولی معاد بیش از 2500 آیه دارد. اصلا ما حساب نمی‌کنیم. می‌گذریم. حیات بشر، احتیاج به اسباب دارد. چه در دنیا باشی و چه در برزخ باشی و چه در آخرت باشی نیاز به اسباب دارد. رهبران آسمانی ما گفته‌اند: اسباب و زاد و توشه برزخ و آخرت را به پا کنید و مهیا نمایید.
قیامت یک روز است ولی پنجاه هزار سال دنیا است. پنجاه هزار سالی که در پنجاه عقبه است و در هر عقبه، هزار سال نگه می‌دارندمان. دقت می‌کنند که چه برده‌ای. اگر چیزی نداشته باشیم می‌گویند بروید جهنم. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: شخصی را در روز قیامت به جهنم می‌فرستند. یک جفت کفش به پای او می‌نمایند. وقتی بند کفش را بستند از مغز سر تا استخوان‌های پاهایش همه ذوب می‌شود و پایین می‌آید. مثل آب در دیگ مسی می‌شود. دوباره تبدیل به انسان می‌کند و همین کار را می‌کنند. مادامیکه این کفش باشد همین بساط هست. مادامیکه این کفش پای شخص باشد هر چه پایین برود باز هم او را بالا می‌برند. بعد امام صادق علیه السلام می‌فرماید: این آدم فکر می‌کند این کار، سخت‌ترین عذاب جهنم است در حالیکه این، آسان‌ترین عذاب جهنم است.
خداوند در آیه6 سوره مبارکه انفطار می‌فرماید: (يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ) ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟! یعنی ای انسان! چه چیزی باعث شده است که تو در مقابل خداوند کریم تا این حد گستاخ و جسور باشی؟ امیرالمؤمنین در خطبه 223 نهج البلاغة ذیل همین آیه بیان نورانی دارند. وقتی شخصی نزد حضرت آیه6 سوره انفطار را قرائت کرد، حضرت فرمود: أَدْحَضُ مَسْئُولٍ حُجَّةً وَ أَقْطَعُ مُغْتَرٍّ مَعْذِرَةً لَقَدْ أَبْرَحَ جَهَالَةً بِنَفْسِهِ، يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ! مَا جَرَّأَكَ عَلَى ذَنْبِكَ وَ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ وَ مَا أَنَّسَكَ بِهَلَكَةِ نَفْسِكَ؟ برهان گناهکار، مغرور شده به کرم حق، نادرست‌ترین برهان‌ها است. عذر او از توجیه هر فریب‌خورده‌ای بی‌اساس‌تر است. خوشحالی این‌ آدم‌ها از عدم آگاهی آن‌ها است. ای انسان! چه چیزی تو را بر انجام گناه جرأت داده است؟ چه چیزی تو را در مقابل پروردگارت تا این حد گستاخ کرده است؟ چه چیزی تو را بر نابودی خودت علاقه‌مند کرده است؟ به خاطر جهالت تو است.
بعد حضرت می‌فرماید: أَ مَا مِنْ دَائِكَ بُلُولٌ أَمْ لَيْسَ مِنْ نَوْمَتِكَ يَقَظَةٌ؟ أَ مَا تَرْحَمُ مِنْ نَفْسِكَ مَا تَرْحَمُ مِنْ غَيْرِكَ؟ آیا بیماری تو را درمانی نیست؟ آیا این خواب‌زدگی تو را بیداری نیست؟ چرا اینقدر که به فکر دیگران هستی به فکر خودت نیستی؟ این‌همه به فکر دیگران هستی ولی به فکر خودت نیستی. فَلَرُبَّمَا تَرَى الضَّاحِيَ مِنْ حَرِّ الشَّمْسِ فَتُظِلُّهُ چه بسا کسانی را در آفتاب سوزان می‌بینی و برای آن‌ها سایه درست می‌کنی. می‌رود در بیابان و درخت می‌کارد. می‌گویی چرا این کار را می‌کنی؟ می‌گوید: کسانی که از اینجا رد می‌شوند بتوانند استراحت کنند. یک عده اینطور هستند. أَوْ تَرَى الْمُبْتَلَى بِأَلَمٍ يُمِضُّ جَسَدَهُ فَتَبْكِي رَحْمَةً لَهُ، یا اینکه می‌بیند که یک عده‌ای در اثر بیماری رنجور و ناتوان شده‌اند. شروع می‌کند به گریه کردن از روی رحمت. چرا گریه می‌کنی؟ می‌گوید: این آدم رفیق خوبی بود.
فَمَا صَبَّرَكَ عَلَى دَائِكَ وَ جَلَّدَكَ عَلَى مُصَابِكَ می‌فرماید: چه چیزی تو را بر این مصیبت‌ها شکیبا ساخته و خویشتن‌دار و توانمندکرده است؟ این‌ها مصیبت بشر است که آخرت را آسان می‌بیند. این، خواب‌زدگی بشر است که آخرت را آسان می‌بیند چون شیطان گفته است امر آخرت را برای آن‌ها آسان می‌کنم. یعنی به نظرشان می‌آورم که آسان است.
وَ عَزَّاكَ عَنِ الْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِكَ وَ هِيَ أَعَزُّ الْأَنْفُسِ عَلَيْكَ، شیطان تو را از گریه بر حال خویشتن بازداشته است در حالیکه خودت نزد خودت از همه چیز عزیزتر هستی. چرا به حال خودت گریه نمی‌کنی؟اگر فرزندت را هم دوست داری به خاطر خودت دوست داری. اگر همسرت را دوست داری به خاطر خودت است. می‌گویی اگر همسرم نباشد تنها هستم و همدم لازم دارم. بعد حضرت می‌فرماید: وَ كَيْفَ لَا يُوقِظُكَ خَوْفُ بَيَاتِ نِقْمَةٍ وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِيهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ تو در گناه غوطه‌ور هستی و در پنجه قهر الهی به سر می‌بری در حالیکه خبر نداری. چرا وحشت نمی‌کنی که به خاطر این تفکر، شبانه دچار عذاب الهی بشوی. یعنی اگر کسی این تفکر را دارد باید فکر کند که شبانگاه مانند قوم عاد و ثمود عذاب الهی بر او نازل می‌شود.
این حمله شیطان از جلو است که آخرت را آسان نشان می‌دهد. آخرت آسان نیست .





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده