فهرست مطالب سایت

ظهرهای ماه مبارک رمضان 96 - جلسه 20

موضوع : در مسیر حَسنات
تاریخ انتشار : 25 شهریور 1399


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجدحضرت امیر(ع)



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
امام سجاد(ع) بعد از واقعۀ کربلا فرمودند در تمام مکه و مدینه، بیست‌ خانواده طرفدار ما اهل بیت(ع) نیستند. این همان کلام امام صادق(ع) است که فرمودند: تعداد کمی از شما تابع جعفر(ع) هستند و سپس فرمودند: اصحاب من کسانی هستند که شدیدالورع باشند.
شدیدالورع چیست؟ شدید را فاکتور می‌گیریم. جامعۀ ما ورع را امر مستحب می‌داند. می‌گویند ورع مربوط به علما است. در حالی که امام صادق(ع) می‌فرماید: هر کس که می‌خواهد به ما منسوب باشد باید اهل ورع باشد. امام صادق(ع) فرمودند: " عَلَيْكُمْ‏ بِالْوَرَعِ‏، فَإِنَّهُ الدِّينُ الَّذِي نُلَازِمُهُ وَ نَدِينُ اللَّهَ بِهِ، وَ نُرِيدُهُ مِمَّنْ يُوَالِينَا، لَا تُتْعِبُونَا بِالشَّفَاعَةِ؛ بر شما واجب است اهل ورع باشید. ورع همان دینی است که ما ملازمش هستیم. دین‌داری ما اهل بیت بر مبنای ورع است و ما خدا را به واسطۀ ورع بندگی می‌کنیم، ما ورع را از دوستداران خود می-خواهیم، ما را با شفاعت به سختی نیندازید"
هفتمین رکن:ورع
انسان محل شهوت است. شهوت یعنی تمایل داشتن و خواستن. یکی از مصادیق تمایلات و خواسته‌های انسان، مسألۀ جنسی است وگرنه شهوت فقط مسألۀ جنسی نیست. انسان، محل خواسته‌ها است و در این خواسته‌ها بی‌نهایت طلب است؛ نه نامحدود. بی نهایت طلب است. یعنی انسان را اگر رها کنیم همه چیز را می‌خواهد. قرآن کریم در سورۀ مبارکۀ انبیاء در آیۀ 102 می‌فرماید: " هُمْ في‏ مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدونَ؛ در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعّم هستند" کسانی که وارد بهشت می‌شوند هرچه که می‌خواهند را در آنجا می‌بینند؛ چرا خدا به انسان، بی‌نهایت نعمت می‌دهد؟ چون ساختار حقیقی انسان، بی‌نهایت طلبی است؛ خواسته‌های نامحدود. این یک حقیقت است. ما را برای رسیدن به کمال خلق کرده‌اند. انسان‌ها فطرتاً به دنبال آن چیزی هستند که با آن به کمال برسند. انسان‌ها به حسب ذات، کمال طلب هستند و انسان‌های کامل را دوست دارند. پس بی‌نهایت طلب هستیم و خواسته‌های نا محدود داریم. از طرفی هم ما را خلق کرده‌اند تا به کمال و سعادت برسیم.
اگر تمام خواسته‌ها بخواهد به تحقق برسد، انسان به سعادت نمی‌رسد. بنابراین این خواسته‌ها باید در یک مسیر جمع‌بندی شوند و مواردی از آن محقق شود که ما را به سعادت می‌رساند و اگر انسان به این کمال نرسید یک جمله مناسب حال او است در سوره اعراف آیه 179 می فرماید: " أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون‏؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند" مثل چهارپایان هستند، بلکه پایین‌تر. یعنی اگر به سعادت رسیدی انسان هستیم؛ ولی اگر نرسیدیم پایین‌تر از انسان هستیم. حالا باید این خواسته‌های نا محدود را کنترل کرد.
تقوا کنترل کننده خواسته ها
دستگاه کنترل خواسته‌ها که این‌ها را درجهت میل به سعادت هدایت کند باید در درون انسان نصب بشود. در درون انسان وجود ندارد. باید انسان آن را بخرد و تهیه کند. این دستگاه، ساخت خود انسان است که همان در مسیر دین قرار گرفتن است. نامش تقوا است. این دستگاه را باید تهیه کرد و نصبش کرد. تقوا چگونه نصب می‌شود؟ امیرالمؤمنین(ع) در یک خطبه‌ای، صد و ده خصوصیت و حالت اهل تقوا را مطرح فرموده اند. این دستگاه این ویژگی‌ها را دارد. ما باید این دستگاه را نصب کنیم و این ویژگی‌ها را کسب کنیم؛ سپس بعد از کسب کردن، این دستگاه سبب می‌شود تا ما مرتکب حرام و نافرمانی خدا نشویم. تقوا خواسته‌هایی را که نافرمانی خدا است دفع می‌کند؛ منتها نه همۀ خواسته‌ها را؛ بلکه خواسته‌های بزرگ را که مشخص است که قطعاً نافرمانی خدا است. اطاعت خدا را تثبیت می‌کند و نافرمانی خدا را دفع می‌کند. یعنی از حرام جلوگیری می‌کند و واجب را هم قطعا انجام می‌دهیم. به این حالت می‌گویند تقوا. تقوا دستگاه کنترل خواسته‌های انسانی است که انسان را در مسیر سعادت قرار می‌دهد؛ یعنی موجب می‌شود که همۀ خواسته-ها تحقق پیدا کند؛ نه همۀ خواسته‌ها. خواسته‌هایی که قطعاً حکمش معلوم است. یعنی خواسته‌هایی که می‌دانید حرام است. واجبات را انجام می‌دهیم و از محرمات دوری می‌کنیم تا نافرمان نشده باشیم.
ورع
در وضو واجب است دستها را از مِرفق شست. عالمان دین در رساله فتوا داده‌اند که برای اطمینان از درست انجام دادن این واجب شرعی، چهار انگشت بالاتر از حد شرعی مِرفق را بشویید. برای این‌که اطمینان پیدا کنید که واجب شرعی اتفاق افتاده است. در مورد ورع هم می‌گویند: ورع یک احتیاط عقلی است برای این‌که اطمینان پیدا بکنیم که حتماً نا‌فرمانی خدا انجام نشده است. یعنی از امور شبهه‌ناک هم اجتناب کنیم. پس ورع، یک احتیاط عقلی است برای این که بنده و شما بدانیم حتماً نافرمانی خدا انجام نشده است.
امام صادق می‌فرماید ما این را می‌خواهیم. من و شما هنوز به دنبال تقوا هستیم. اهل بیت(ع) ورع و آن احتیاط را می‌خواهند. احتیاط در امر شبهه‌ناک چیست؟ مانند کاسبی که رفت و به خاطر کُرکی که به قیچی باقی مانده حلالیت طلبید. آن چیزی که باعث شد که این کار را بکند، ورع است و آن چیزی که امروز در جامعۀ ما وجود ندارد، ورع است. نمازی که در بستر ورع باشد، نمازی است که خداوند در سوره عنکبوت آیه 45 فرموده است: " إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ‏ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر؛ نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمی‌دارد" است. نمازی که در بستر ورع باشد نمازی است که خداوند در سوره طه آیه 14 فرموده است: "وَ أَقِمِ‏ الصَّلاةَ لِذِكْرِي؛ و نماز را برای یاد من بپادار! "‏ است و ما را آدم می‌کند. نماز به تنهایی ما را آدم نمی‌کند. نمازی که معراج مؤمن است باید در بستر ورع باشد.
شبهه چیست؟ امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: اگر در یک چاه آب، یک قطره شراب بریزند و با یک قطره از این چاه، یک زمین را زراعت کنند و سبزه در آن‌جا بروید و گوسفندی از آن سبزه بخورد و بین یک گلّه برود، منِ علی ابن ابی طالب از کُلِّ گله اجتناب می‌کنم.





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده