فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست
- آداب ورود به ماه رمضان
- گزیده جلسه سوم
رسول خدا در آخرین جمعهی ماه شعبان فرمودند شما در این ماه مهمان خدایید. امیرالمؤمنین علی(ع) در اولین روز از ماه رمضان در خطبهای فرمودند: روزهدار! در امر خودت اندیشه کن که تو در این ماه مهمان خدا هستی.
ما به کدامین حقیقتمان مهمان خدا هستیم؟ فرزند مرحوم آیت الله غروی اصفهانی در مقالهای درباره ماه رمضان نوشته است: بدان این مهمانی، پذیرایی از جسم نیست و بدن تو به این مهمانی دعوت نشده است. چرا که تو در ماه رمضان در همان خانهای ساکن هستی که در ماه شعبان نیز ساکن بودی و غذای تو همان غذاست که در ماه شعبان میخوردی و در ماههای دیگر سال میخوردی با این تفاوت که در روزهای این ماه از خوردن آن منع شدهای. پس جسم تو دعوت ندارد بلکه روح توست که مهمان این ضیافت است و به منزل و غذایی دیگر دعوت شده که روحانی و هماهنگ با روح توست. دعوت به ماه رمضان دعوت به بهشت است و غذای این مهمانی نیز از نوع غذای های بهشتی است. هر دو مهمانخانهی خدا هستند، لیکن نام مهمانسرا در اینجا ماه رمضان است و نامش در آنجا غرفههای بهشتی ... بهرهی از رمضان، خود را در بهشت دیدن است. شراب طهور در زندگی دنیا، محبت خداست و بهترین وقتیکه برای فراهم ساختن آن مغتنم است همین ضیافتی است که ساقیاش همان میزبانش است. هرگز مپندار که تعبیرات این بنده، خیالات شاعرانه یا شطحیات صوفیان افراطی است. هرگز مباد که از زبان قرآن و حدیث فراتر بروم یا در اعتقاداتم از آنچه خداوند و پیامبر به آن گفته و فرمان داده پیشتر بروم.
ما با قلبمان به سوی خدا دعوت شدهایم این سیر، روحانی است نه جسمانی، و این سیر در قلب است. امام صادق(ع) فرمودند: حریم الهی قلب توست و در این حریم الهی غیر از خدا کسی را راه نده. جناب داوود به حضرت حق عرض میکند: خدایا تو پادشاه عالمین هستی، گنجخانهات کجاست؟ خداوند فرمود: من گنجخانهای دارم بزرگتر از عرش، وسیعتر از کرسی، خوشبوتر از بهشت، زیباتر از عالم ملکوت. زمینش معرفت و دانش، آسمانش ایمان، خورشیدش شوق و رغبت، ماهش عشق، ستارگانش خاطرات الهی، ابرش عقل، بارشش رحمت، ثمراتش اطاعت و نتیجهی آخرش حکمت است. چهار در دارد: العِلمُ وَ الحِلمُ وَ الصَّبرُ وَ الرِّضا. بدانید آن گنجخانهی من، قلب است.
مانع بزرگ قلب، گناه است امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: چشمها خشک نمیشود مگر بخاطر قساوت قلب، و قلبها سخت نمیشود مگر بخاطر گناهان زیاد. اما دلیل کثرت گناه چیست؟ دو عامل گناه، شیطان و دنیا هستند. عیسی بن مریم فرمود: زیادی گناه بخاطر محبت دنیاست و این محبت رأس همه گناهان است. یک موقع قلب انسان ترکش میخورد (ترکش گناه) ولی یک موقع قلب منهدم میشود. ترکش، کار شیطان است ولی انهدام، کار دنیا است. امام صادق(ع) میفرمایند: هربار شخصی مرتکب گناهی شود، نقطهی سیاهی در قلب حاصل میشود، اگر توبه کرد، لکهی سیاه از بین میرود اما اگر بیشتر گناه کرد، لکهی سیاه بیشتر میشود تا اینکه تمام قلب را میگیرد. اینجاست که انذار کنی یا نکنی هیچ فرقی نمیکند و اصلا سعادتمند نمیشود.
راه نجات، توبه است. مرحوم آیت الله العظمی محمدتقی آملی مینویسد: آیا توبهی شخص توبه کننده مقبول حتمی و صحیح است و آیا عقاب آن شخص تائب، نیکو یا قبیح است؟ ... مادامیکه چرک معصیت به مغز روح فرو نرفته و ظلمت کفر، نور ایمان را زائل نگردانیده، میتوان روح را به حمام توبه برد و با آب تضرع و زاری به درگاه ایزدی و صابون استغفار و معذرتخواهی او را شستشو داد تا رفع کثافات و نجاسات شده و بصورت اولیه خویش برگردد. پس نزد عقل واضح است چون به این طریق شستشو داده شد، البته توبه به درگاه حضرت احدیت مقبول واقع خواهد شد. اما چقدر فرق است بین توبهی قلب و گفتن استغفار به زبان. ولو اینکه این گفتار این ذکر هم بسیار نافع است لکن یک مرتبه با زبان دل توبه کردن بهتر است از صدها هزار استغفار به زبان بیتوجه قلب. و باید کاری کرد که دل و زبان یکی شود.