فهرست مطالب سایت

شب اول محرم الحرام - 99

موضوع : سقوط انسانیت
تاریخ انتشار : 01 شهریور 1399


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجد حضرت امیر (ع)



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی خَیرِ خَلقِهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی عِترَتِهِ الطَّاهرِینَ وَ اللَّعنُ الدَّائِمُ عَلَی أَعدَائِهِم أَجمَعینَ إِلَی لِقَاءِ یَومِ الدِّینِ آَمِینَ یَا رَبَّ العَالَمینَ
محرم امسال، سخت است. باید برای حضرت حسین غریبانه عزاداری کنیم. مجالسی که به این شکل برگزار می‌شود را دست کم نگیرید. اویس قرنی مسلمانی از یمن بود. با مادرش زندگی می‌کرد. یک روز از مادرش اجازه گرفت تا به مدینه برود و شرفیاب محضر رسول گرامی بشود. مادرش با او شرط کرد که فقط نیمی از روز را در مدینه توقف داشته باشد. وقتی اویس به مدینه مشرف شد، پیامبر در مدینه نبود. وارد منزل پیامبر شد. طبق شرط نیمی از روز را در مدینه ماند. پیامبر تشریف نیاورد. اویس به عهدش وفا کرد و برگشت. رسول خدا که به مدینه رسید، اولین جمله‌ای که فرمود، این بود: نور خدا را در این خانه می‌بینم. برای اینکه دیگران برای خودشان فضیلتی نسازند، فرمود: «إِنِّی أَشُمُّ رَائِحَةَ الجَنَّةِ مِن طَرِیقِ الیَمَنِ» یعنی: من بوی بهشت را از مسیر یمن استشمام می‌کنم. اویس هرگز توفیق زیارت پیامبر را پیدا نکرد. این داستان را از این جهت عرض کردم که اگر جلسات عزای سید الشهداء در این سال به این شکل است، یعنی مجازی است و من در مسجد هستم و شما در منزل، این جلسه را دست کم نگیرید.
ما باید پنج نوع رابطه با اهل بیت داشته باشیم:
- معرفت؛
- شباهت؛
- اطاعت؛
- ولایت؛
- محبّت و اظهار آن محبت که در اصطلاح قرآن از آن تعبیر به مودّت می‌شود.
یکی از انواع اظهار مودّت به خاندان رسول الله، این است: «يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا». ما با شادی رهبران آسمانی‌مان شاد هستیم و با اندوه آنها محزون. محرّم رسید و محزون هستیم. یکی از اشکال اظهار حزن، شرکت در تجمّعات است. آنچه در این محرّم تعطیل شده یا تقلیل پیدا کرده یا تغییر کرده است، شرکت در تجمّعات حسینی است. وگرنه مودت ما به قوّت خودش باقی است. امّا باید ملاحظه یک امر واجب را نیز داشته باشیم که عبارت است از رعایت سلامت جامعه که هم وجوب عقلی دارد و هم وجوب شرعی.
امسال شکل عزاداری و اظهار مودت ما عوض شده است. هر جا که نام سید الشهداء را ببریم، همانجا محلّ زیارت سید الشهداء می‌شود. بی تردید امسال با همین نوع عزاداری نیز مدّ نظر امام عصر علیه السلام هستیم و به دعوت حضرت فاطمه زهرا برای شرکت در عزاداری لبّیک گفته‌ایم.
بحثی را که عرض خواهم کرد، یک بحث بسیار مهم است. به نظرم این بحث در راستای تکامل بشر است.
انسان در میان تمام آفریده‌های الهی، مهم‌ترین و با ارزش‌ترین است. خالق هستی که آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست و آنچه در آنهاست و کسانی که در آنها هستند و بهشت و جهنم و ملک و جنّ و عالم غیب و شهود را با تمام عظمتی که دارد، خلق کرده است، فقط یک جا در قرآن کریم، خود را به این شکل توصیف کرده است: ﴿فَتَبارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ﴾ یعنی: «نیکوترین آفرینندگان». این جمله را در مورد خلقت انسان بیان فرموده است. در سوره مبارکه مؤمنون آیات 12 تا 14 می‌فرماید: ﴿وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً في‏ قَرارٍ مَكينٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ﴾ یعنی: یقیناً ما انسان را از عصاره‌ای از گِل خلق کردیم. یعنی بخشی از حقیقت انسان، خاک است. سپس می‌فرماید: ما انسان را به شکل نطفه در یک قرارگاه استوار قرار دادیم. سپس آن نطفه را تبدیل به خون کردیم. سپس آن خون را تبدیل به پاره گوشت کردیم. سپس آن پاره گوشت را استخوان دادیم. این استخوان را با گوشت پوشاندیم. سپس با آفرینشی دیگر، او را پدید آوردیم. این جمله به آن زمانی اشاره دارد که روح در مراحل تکوین جسم اضافه می‌شود. سپس می‌فرماید: با برکت است نیکوترین خالقان و آفرینندگان.
خداوند در خلقت انسان، تبارک الله می‌گوید؛ ولی در خلقت آسمان و زمین فقط می‌گوید اکبر. به اصطلاح عوامانه به خودش دست مریزاد نمی‌گوید. در سوره مبارکه غافر آیه 57 می‌فرماید: ﴿لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ﴾ یعنی: «آفرینش آسمان‌ها و زمین، بزرگتر و باعظمت‌تر از آفرینش انسان است؛ ولی مردم متوجه همین نکته هم نیستند». خداوند برای این آفرینش، هیچ توصیف و امتیازی برای خودش بیان نمی‌کند. نشان می‌دهد که انسان، موجود ارزنده و با ارزشی است.
خداوند برتری‌هایی را به انسان اختصاص داده است که برخی را به استناد قرآن کریم بیان می‌کنم:
برتری نخست: خداوند انسان را گرامی داشته است. در سوره مبارکه اسراء آیه 70 می‌فرماید: ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ﴾ یعنی: ما فرزندان آدم را کرامت دادیم و گرامی داشتیم.
بخشی از اموری که باعث می‌شود خداوند علی اعلا به آن واسطه ما را گرامی داشته باشد را بیان می-کنیم:
1. خداوند انسان را برخوردار از عقل و کمال عقل قرار داده و عقل را وسیله‌ای برای درک حقایق هستی قرار داده است. می‌توانیم این عقل را ارتقاء بدهیم تا درکمان از حقایق هستی، بالاتر برود.
2. خداوند به انسان اختیار داده است.
3. خداوند توانمند بودن در انجام کارها را به انسان داده است که می‌تواند به شکل تغییر و تبدیل باشد. زنبور از ابتدا تا امروز فقط یک کار می‌کند. ولی انسان از غارنشینی شروع کرده است و امروز به پیشرفته‌ترین شرایط اجتماعی رسیده است.
4. برتری‌های بیولوژیکی که خداوند به انسان داده است که اگر بخواهم راجع به آن صحبت کنم، اولاً تخصصی در این زمینه ندارم و ثانیاً آن حدّی که می‌فهمیم چندان لزومی دارد که مورد اشاره قرار بگیرد. ولی یکی از عنایاتی که خداوند به انسان کرده است این است که دست انسان باز است. دست تمام موجودات بسته است. یعنی باید روی دست راه بروند. همین دست آزاد، این همه قدرت را به انسان داده است. دست، کنایه از قدرت است. شما وقتی می‌خواهید از قدرت خداوند علی اعلا صحبت کنید، می‌گویید ید الله.
5. خداوند آنچه در زمین هست را برای انسان قرار داده است. در سوره مبارکه بقره آیه 29 می‌فرماید: ﴿هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً﴾ «خداوند، آن کسی است که هر آنچه در زمین هست برای شما را خلق کرد». در حدیثی قدسی می‌فرماید: «عَبدِي؛ خَلَقتُ الأَشيَاءَ لِأَجلِكَ وَ خَلَقتُكَ لِأَجلِي» «بندة من؛ هر چیزی را که خلق کرده‌ام، برای تو بوده است و تو را برای خودم خلق کردم».
6. خداوند آسمان و زمین را مسخّر ما قرار داده است. یعنی ما بر آسمان و زمین مسلّط هستیم. در سوره مبارکه جاثیه آیه 12 می‌فرماید: ﴿اللهُ الَّذي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فيهِ بِأَمْرِهِ﴾ یعنی: «حضرت حقّ دریا را مسخّر شما قرار داد تا به فرمان خدا کشتی‌ها در آن حرکت کنند». اگر یک روز دریا موّاج شود، کشتی‌ها تکان نمی‌خورند. همیشه موّاج نیست تا ما بتوانیم از آن بهره ببریم. در آیه 13 از همین سوره مبارکه می‌فرماید: ﴿وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً مِنْهُ﴾ «ما شما را بر همة آسمان و زمین مسلّط کرده‌ایم و این تسخیر از ناحیة اوست».
برتری دوّم: در سوره مبارکه فرقان آیه 62 بیان شده است: ﴿وَ هُوَ الَّذي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً﴾ «خداوند شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد البتّه برای هر کسی که می‌خواهد عبرت بگیرد یا سپاسگزاری کند». پس دوّمین خصیصه‌ای که موجب برتری انسان می‌شود، اراده انسان است. شما می‌توانید شاکر باشید ولی اگر اراده شکرگزاری داشته باشید. می‌توانید پند بگیرید ولی اگر اراده پند گرفتن داشته باشید. در سوره مبارکه لقمان آیه 12 می‌فرماید: ﴿وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلّهِ﴾ یعنی: «ما به لقمان حکمت دادیم و این حکمت منجر به سپاسگزاری او در مقابل خداوند شد». سپاسگزاری، ثمره حکمت است. در سورة مبارکه بقره آیه 269 می‌فرماید: ﴿وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً﴾ «و به هر کس حکمت داده شود، خیر بسیار داده شده است». یکی از مصادیق خیر کثیر، حکمت است که عامل شکرگزاری است. در سوره مبارکه انسان آیه 3 می‌فرماید: ﴿إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً﴾ یعنی: ما راه را به شما نشان دادیم. شما به حسب اراده‌تان می‌توانید مسیر سعادت یا شقاوت را انتخاب کنید. هدایت، همان شکرگزاری است و شقاوت، همان کفران نعمت و ناسپاسی.
برتری سوّم: خداوند استعداد علم آموختن را به انسان داده است. در سوره مبارکه نحل آیه 78 می-فرماید: ﴿وَ اللهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾ یعنی: حضرت حق، شما را از شکم‌های مادرانتان خارج کرد در حالی‌که چیزی نمی‌دانستید. یعنی نادانی محض بودیم. بعد می‌فرماید: به شما أسباب علم یعنی چشم و گوش و قلب داد. قلب یعنی قوّه‌ای که بر محسوسات و مسموعات حاکم باشد تا قضاوت کند که چه چیزی خوب است و چه چیزی خوب نیست و چه چیزی زیباست و چه چیزی زیبا نیست. آنچه را می‌بینید و می‌شنوید توسط قلبتان قضاوت می‌شود و اینجاست که آگاهی شما شکل می‌گیرد. یعنی وقتی که به دنیا آمدید، آگاه نبودید. در سورة مبارکه علق آیات 4 و 5 می‌فرماید: ﴿الَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ﴾ یعنی: خدایی که با قلم آموخت. به انسان آنچه را نمی‌دانست، آموخت. خداوند به انسان، استعداد آموزش داده است.
استعداد آموزش هم جنبه شهودی و ملکی دارد و هم جنبة غیبی و ملکوتی. پیشرفت‌هایی که در همه زمینه‌ها ایجاد شده، مدیون علم است. همه این ابزارهایی که ما از آن استفاده می‌کنیم، به جنبه ملکی و شهودی ربط دارد. در سوره مبارکه بقره آیات 31 تا 33 می‌فرماید: ﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُوني‏ بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ * قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَليمُ الْحَكيمُ * قالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ﴾ یعنی: خداوند همة حقایق ملکوتی را به جناب آدم تعلیم داد. سپس آنها را به ملائکه نشان داد و به آنها فرمود: به من خبر بدهید که اسم اینها چیست اگر راست می‌گویید؟ ملائکه گفتند: تو منزّهی و ما علمی نداریم مگر اینکه تو به ما بیاموزی که تو علیم حکیم هستی. سپس خداوند به آدم می‌فرماید: آنچه به تو گفتم را به اینها یاد بده. این ظرفیت در انسان هست، نه ملک.
برتری چهارم: خداوند به انسان، استعداد پذیرفتن امانت الهی را داده است. در سوره مبارکه احزاب آیه 72 می‌فرماید: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ﴾ یعنی: ما امانت را به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم. این امانت یک مسأله عادی نیست. سپس می-فرماید: آسمان و زمین و کوه‌ها از پذیرش این امانت ابا کردند. حتّی از آن ترسیدند؛ ولی انسان آن را به دوش کشید.
خداوند این ظرفیت‌ها و برتری‌ها را به ما به عنوان انسان داد تا چه شود؟ إن شاء الله بحثمان در این دهه پیرامون همین موضوع خواهد بود که این چهار ظرفیت که در انحصار انسان است، برای این است که به کجا برسیم و چرا تا الان نرسیده‌ایم؟ سؤال ما این است که چرا یک نفر فرعون می‌شود و یک نفر آسیه؟ چرا یک نفر ابوذر می‌شود و یک نفر ابوجهل؟ چرا یک نفر در قدرت مسلمانی‌اش باقی می‌ماند و یک نفر سلمان می‌شود که از اهل بیت شده است؟ اگر بخواهیم انسان باشیم، باید این ظرفیت‌هایی که حضرت حق به ما داده است را به فعلیت برسانیم. یعنی بحث ما پیرامون عوامل سقوط انسان از مقام انسانیت است.





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده