فهرست مطالب سایت

مکارم اخلاق ، جلسه 11

موضوع : مکارم اخلاق
تاریخ انتشار : 29 دی 1396


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : حسینیه مرحوم آیت الله علوی تهرانی



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

ایمان از مرحله معرفت شروع میشود و به عمل می رسد. قرآن کریم در سوره مبارکه حجر آیه 99 در مورد این پایان عمل میفرماید: "و پروردگارت را عبادت کن تا یقین [= مرگ‌] تو فرا رسد!" یعنی: پرستش نسبت به حضرت حق تا جایی است که یقین به ما برسد. یعنی مرگ به ما برسد. این خلاف آن چیزی است که صوفیه مطرح میکنند. آنها میگویند: ما به یک مرتبهای میرسیم که نیاز به پرستش نداریم. این حرف، خلاف قرآن و سیره است. وقتی ما نسبت به اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین اظهار ارادت میکنیم میگوییم: " شهادت می دهم که همانا شما نماز را اقامه کردید و زکات را ادا کردید و امر به معروف و نهی از منکر کردید" یعنی کسی بالاتر از شما نیست. شما اقامه نماز کردید. اهل عمل بودید؛ آن هم تا آخرین لحظهای که جان در بدن داشتید.
شرط لازم ایمان، عمل است. اگر ما حب اهل بیت را هم داشته باشیم و خدا به ما عنایت کرده باشد، باز هم از عمل بی نیاز نیستیم و نباید تسامح در عمل هم داشته باشیم. یعنی بگوییم اهل بیت را دوست داریم و هر چه که شد شده است.
امام باقر (ع) فرموده است: " به دوستدارانمان برسان كه در برابر خداوند از ما كارى براى آنها ساخته نيست، جز اين كه عمل كنند و هرگز به ولايت ما دست نيابند مگر با ورع و پارسايى، و پر حسرت ترين مردم در روز قيامت كسى است كه عدالتى را وصف و خود برخلاف آن رفتار كند."
امام رضا علیه السلام میفرماید: " مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد (ص) رها کنید، مبادا دوستى آل محمد (ص) را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید، زیرا هیچ کدام از ایـن دو ، به تنهایى پذیرفته نمى شود" یعنی به پشتوانه دوستی خاندان پیغمبر، دست از عمل کردن و تلاش در راه عبادت بر ندارید. به پشتوانه عمل خودتان هم دست از محبت ما بر ندارید. چون نه محبت را بدون عمل میپذیرند و نه عمل را بدون محبت میپذیرند.
در سوره مبارکه آل عمران آیه 31 بیان نورانی حضرت حق این است که اگر کسی بخواهد اظهار محبت کند لازمهاش عمل است. لازمه محبت، عمل است. " بگو: اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید! "‏ یعنی: علامت محبت به حضرت حق، عمل کردن به سیره پیامبر است.
این دسیسه از همان زمان امام باقر (ع) شروع شده است که محبت، کافی است. حضرت امام باقر فرمودهاند: " قسم به خدا، همراه ما از طرف خدا (برات) خلاصی و تبرئه شدن نیست. و بین ما با خدا خویشاوندی نیست. و ما بر خدا حجتی نداریم. و جز با انجام طاعات، مقرب درگاه خدا نمی شویم. پس هر یک از شما که مطیع خدا باشد، ولایت ما برایش فایده دارد. و هر که از شما اهل معصت باشد، ولایت ما فایده ای به حالش ندارد. وای بر شما! فریفته نشوید! "
خودشان فرمودهاند: ولایت ما به تنهایی کافی نیست؛ همه اینها به خاطر این است که اهل بیت در در تعارض با قرآن نیستند. در قرآن کریم در آیه 3 سوره عصر میفرماید: " مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند"
امام باقر فرمودهاند: " آیا برای مرد کافی است که بگوید: من علی را دوست دارم و از او پیروی میکنم و با وجودئ این فعالیت دینی نکند؟! پس اگر بگوید: من رسول خدا (ص) را دوست دارم رسولخدا (ص) که بهتر از علی علیه السلام است سپس از رفتار او پیروی نکند و بستنش عمل ننماید، محبتش بپیغمبر باو هیچ سودی ندهد" این حدیث، تکلیف تمام کسانی را که نسبت به ذوات مقدسه معصومین فقط ارادت را اظهار میکنند معین میکنند؛ چه مسیحی باشند و چه غیر مسیحی. محبت به تنهایی کفایت نمیکند. باید در سایه عمل باشد.
سپس حضرت میفرماید: "میان خدا و هیچ فردی، خویشاوندی وجود ندارد. محبوبترین و با کرامتترین و بزرگوارترین افراد نزد خداوند، با تقواترین آنها است و کسی است که به اطاعت خدا، عامل-تر است"
امام صادق علیه السلام یک دوستی داشتند. او شیعه بود؛ ولی یک قدری هم لغزش داشت. لغزش او هم سخت بود. برای اهل بیت هم سخت بود. او گاهی شراب میخورد...در جایی به او فرمودند: خوب از همه خوب است؛ اما از شما که به ما منسوب هستید بهتر است. دوباره یک قدم رفتند و برگشتند و فرمودند: بد از همه بد است؛ ولی از شما که به ما منسوب هستید بدتر است. یعنی شما که به ما منسوب هستید باید بهترین و مراقبترین باشید. اگر مردم، حرام را انجام نمیدهند شما که به ما منسوب هستید شبهه را انجام ندهید.
امام باقر علیه السلام به جابر جفعی فرمودهاند: " ای جابر! آیا کفایت می کند که کسی بگوید من دوستدار اهل بیت هستم؟! بخدا قسم شیعه ما نیست مگر کسی که تقوای الهی داشته باشد و از خداوند اطاعت کند"
روایاتی که اکمل الایمان به وسیله آنها حاصل میشود را نقل می کنیم: به چه دلیل این اکمل الایمان را لازم داریم؟ به خاطر اینکه اگر در قرآن کریم، منافعی را برای ایمان ذکر کردهاند برای کسی است که اکمل الایمان را داشته باشد. اگر بحث اکمل الایمان را مطرح میکنم به خاطر این است که قرآن کریم میفرماید اگر بر ایمان، ثمرهای مترتب است بر حداقلِ ایمان مترتب نیست؛ بلکه بر سقف آن مترتب است:
1. هر وقت خشنود هستند به گناه کشیده نمی شوند. مانند اینکه شب عروسی است. میگویند: یک شب است.
2. وقتی خشمگین گشتند از حق خارج نشوند.
3. هر وقت تسلط پیدا کردند و قدرت پیدا کردند، چیزی را غصب نکنند.
4. اگر در راه خدا بودند، از ملامت ملامتگران ناراحت نشوند.
5. اهل ریاکاری در عمل نیستند.
6. اگر دو کار به ایشان عرضه شود که یکی دنیوی است و یکی اخروی، آخرتی را انتخاب می کند.
7. به تعهدشان در قبال مردم پایبند هستند و عمل می کنند.
8. با مردم راستگو هستند.
9. از آنچه که نزد خداوند و نزد مردم قبیح است، اجتناب می کنند.
10. با اهل و عیال، خوشرفتار باشند.
11. حسن خلق عمومی داشته باشند.
12. عاقل، حلیم و عالم باشد.
13. اهل سخن بیهوده نباشد.
14. اهل جدال و بحث نیستند.
15. در هنگام معصیت و مصیبت و اطاعت صبور هستند.
16. امام صادق علیه السلام میفرماید: "کمال ایمان برای کسی حاصل نمیشود مگر اینکه در او سه خصلت وجود داشته باشد":
1. "آگاهی از دین"
2. "داشتن برنامهریزی اقتصادی".
3. "صبوری در سختیها"

17.پیامبر اکرم فرمودهاند: "ایمان در کسی به کمال نمیرسد مگر اینکه سه خصلت در او باشد":
1. "در حالت تنگدستی انفاق کردن". این کار فقط کار آقا امیر المؤمنین است. کار هیچ انسانی نیست. زندگیشان به سختی کشیده است. از یک یهودی، دو درهم قرض کرده اند. عبا و سپرش را گذاشته اند و دو درهم گرفته اند. در راه عمار یاسر را میبینند که گرفتار است. دو درهم را به او میدهند.
2. "با مردم بر اساس انصاف عمل کردن"
3. "سلام کردن به مردم"
18. حضرت رسول (ص) فرمودهاند: "ایمان کامل نمیشود مگر اینکه اخلاق انسان درست شود و خشم را با انتقام فرو ننشاند" این حدیث، ترجمه آیه 134 سوره آل عمران است که میفرماید: " و خشم خود را فرو می‌برند؛ و از خطای مردم درمی‌گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد"
19. یک قاعدهای هست که از نظر اخلاق به آن میگویند: قاعده زرین. این قاعده میگوید: "آنچه را که برای خودش دوست دارد برای دیگران هم دوست داشته باشد"پیامبر ذیل این قاعده میفرماید: " هر آينه كسانى نه با عمل، كه با صداقت و خيرخواهى نسبت به مسلمانان به بهشت درآمده اند"
20. حضرت رسول (ص) فرمودهاند: " هیچ بندهای ایمان را به تکامل نمیرسد مگر اینکه:
1. "آنچه را که برای خودش دوست دارد برای برادر دینیش هم دوست داشته باشد"
2. "در حالت جدیت و شوخی از خدا بترسد".

21. حضرت جواد علیه السلام فرمودهاند: "بنده ، هرگز حقيقتِ ايمان را به كمال نمى رساند، مگر آنگاه كه دينش را بر هوس خود ترجيح دهد، و هرگز به هلاكت درنمى افتد، مگر زمانى كه هوس خود را بر دينش ترجيح دهد"
22. رسول خدا فرموده اند: "مؤمن، مؤمن نیست و ایمانش کامل نمیشود مگر اینکه سه ویژگی در او باشد":
1. "اخذ علم از عالم"
2. "صبر بر مصیبتها"
3. " در معاش مدارا داشته باشد"
23. حضرت امیر علیه السلام فرموده است: "ایمان در کسی کامل نمیشود مگر اینکه دوست داشته باشد کسی که خدا او را دوست دارد و کینه داشته باشد از کسی که خدا نسبت به او دشمنی دارد"
24. حضرت امیر علیه السلام فرموده اند: "ایمان در کسی کامل نمیشود مگر اینکه آسایش را فتنه بداند و سختی را نعمت بداند".
25. رسول خدا (ص) فرمودند: "ایمان در بندگان کامل نمیشود مگر اینکه پنج خصلت در آنها ایجاد شود":
1. "توکل به خدا
2. "تفویض کارها به خدا
3. " در برابر آنچه که خدا دستور داده است تسلیم باشد"
4. "راضی بودن به قضای الهی"
5. "صبر در آزمایش الهی"
سپس پیامبر میفرماید: " اگر کسی به خاطر خدا دوست داشت و به خاطر خدا دشمن بود و به خاطر خدا بخشش داشت و به خاطر خدا منع داشت ایمان را کامل کرده است"
26. حضرت صادق (ع) می فرماید: "باید چهار خصلت باشد تا ایمان بنده کامل شود":
1. "خوش اخلاقی با عموم مردم داشته باشد"
2. "خودش را نزد خودش خار کند"
3. "از زیادی کلام امساک کند"
4. "زیادی مالش را ببخشد".
27. "ایمان در کسی کامل نمیشود مگر اینکه صد و سه خصلت در او باشد که فعل و عمل و نیت و باطن و ظاهر او را در بر بگیرد"
جناب آقای محمد صادق وحید گلپایگانی، یک کتابی نوشتهاند به نام «سیمای مؤمنان». در این کتاب، صد و دو خصلت شرط کمال ایمان را استخراج کرده است.

 





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده