فهرست مطالب سایت

مبعث - 98

موضوع : شرح ذکر صلوات
تاریخ انتشار : 29 اردیبهشت 1398


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجد حضرت امیر (ع)


مداح : حاج سید مهدی میرداماد



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمّینَ یا رَبَّ العالَمینَ

طبق آنچه در روایات آمده یکی از عبادات وارده در سه ماه رجب و شعبان و رمضان، درود فرستادن بر پیامبر و آل پیامبر است. من یک قدری راجع به صلوات صحبت می­کنم.

اولین بحثی در باب صلوات این است که ضرورت این کار چیست. مستحب است یا لازم ؟ لزومش فقهی است یا اعتقادی ؟ وقتی یک امری، لزوم اعتقادی پیدا می­کند جزء شعائر می­شود. ممکن است فقها ضرورت را اثبات نکنند اما این به این معنا نیست که لازمه تشیع نباشد. لزوم اعتقادی دارد. ما سه دلیل اقامه می­کنیم، نه اینکه سه دلیل وجود داشته باشد.

دلیل اول: درود فرستادن بر پیغمبر و آل پیغمبر، عامل بقاء هر امری است. بقاء یعنی برکت پیدا کردن. اگر بخواهیم عمرمان برکت پیدا کند باید آن را باقی کنیم و به آن بقاء بدهیم. برای اینکه بقاء بدهیم چه کاری باید بکنیم؟ در سوره مبارکه الرحمن آیات 26 و 27 می­فرماید: «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» یعنی: هر چیزی که روی زمین است فانی و زوال­پذیر است. تنها چیزی که پایدار و باقی است، وجه پروردگار است. در سوره مبارکه قصص آیه 8 می­فرماید: «كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ» یعنی: هر چیزی هلاک می­شود و یک روزی از بین می­رود مگر وجه حضرت حق. اگر چیزی بخواهد بقاء پیدا کند راهش این است که با این وجه الله پیوند بخورد و در سایه وجه الله قرار بگیرد.

وجه الله چیست؟ «قَالَ البَاقِرُ عَلَیهِ السَّلَامُ: فِی مَعنَا قَولِه تَعَالَی «كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ»: نَحْنُ الْوَجْهُ الَّذِي يُؤْتَى اللَّهُ مِنْهُ» یعنی: امام باقر علیه السلام در ذیل این آیه شریفه می­فرماید: ما آن وجهی هستیم که خداوند اراده کرده است از طریق آن به او توجه بشود. وجه به معنای صورت نیست؛ بلکه آن حقیقتی است که شما به واسطه آن به خداوند توجه می­کنید. این واسطه را خداوند قرار داده است. بت­پرست­ها وقتی بت­ها را می‌پرستیدند می­گفتند این­ها واسطه­های ما با خدا هستند. خداوند علی اعلا نمی­گفت من واسطه نمی­خواهم؛ بلکه می­گفت من این­ها را به عنوان واسطه نمی­شناسم. ارتباط با خدا قطعاً واسطه می­خواهد؛ ولی واسطه­ای که خداوند قرار داده باشد. هر کسی با اهل بیت پیوند بخورد می­شود وجه الله. وقتی وجه الله شد، هلاک نمی­شود.

ما چطور با وجه الله پیوند بخوریم؟ وجود نازنین حضرت ختمی­مرتبت فرموده­اند: «کُلُّ کَلَامٍ لَا یُذکَرُ اللهُ فِیهِ فَیُبدَأُ بِه وَ بِالصَّلَاةِ عَلَیَّ فَهُوَ أَقطَعُ مَمحُوقٌ مِن کُلِّ بَرَکَةٍ» یعنی: هر کلام و گفتاری که نام خدا در آن برده نشود یعنی در ابتدایش بسم الله الرحمن الرحیم نیاید و درود بر من در آن وجود نداشته باشد ، مقطوع است و به دور از هر برکتی خواهد بود. حضرت، کلام را به عنوان فانی­ترین امر بیان کرده­اند. حقیقتی فانی­تر از کلام وجود ندارد. بنابراین اگر خواستید عمرتان برکت پیدا کند از خواب بلند شدید اولین چیزی که می­گویید این باشد: «بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ». این کار باعث برکت عمر شما در آن روز خواهد شد.

دلیل دوم: دلیل دوم، قدرشناسی است. قدرشناسی علاوه بر اینکه یک دلیل عقلی است و شرع مقدس به آن دستور داده است، یک قاعده فطری نیز هست. قرآن کریم از این قاعده تحت این آیه شریفه یاد می­کند: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ». این آیه از یک قاعده عقلی حکایت می­کند به نام وجوب و لزوم شکر منعم.

ما در مقابل چه چیزی باید قدرشناس باشیم؟ خداوند علی اعلا، کریم است. کریم، کسی است که نعمت را در اختیار دیگران می­گذارد ولی منت نمی­گذارد همین خدا در سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه 164 به سر اهل ایمان منت می­گذارد: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ». می­گوید من بر اهل ایمان منت می­گذارم چون یک کسی را از جنس خودشان به سوی آن­ها فرستادم. برای آن­ها آیات الهی را می­خواند. برای آن­ها قواعد تزکیه یعنی اخلاق را آورد. برای آن­ها تعلیم آورد. هم کتاب و هم حکمت را آورد و تا پیش از این در گمراهی بودید.

امیر المؤمنین می­فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ خَلْقَهُ أَرَادَ أَنْ يَكُونُوا عَلَى آدَابٍ رَفِيعَةٍ وَ أَخْلَاقٍ شَرِيفَةٍ» یعنی: مردم! خداوند از زمانی که انسان را خلق کرد، سنتش بر این بود که آن­ها بر روال اخلاق تربیت بشوند. سابقه اخلاق، مساوی با زمان خلقت بشر است. این­ها را باید جدی بگیریم. هر یک از ما، موجودات ناچیزی هستیم. اما خدا اراده کرده است که اگر می­خواهی به حساب بیایی بر اخلاق شریف و آداب رفیع باش. هر چیزی ادب و قاعده دارد. ورود به مسجد، خروج از مسجد، بیت الخلا رفتن و... خدا اینطور اراده کرده است. می­گوید اگر می­خواهی من تو را به حساب بیاورم ادب هر جایی را به آن شکلی که گفتم رعایت کن.

سپس حضرت می­فرماید: «فَعَلِمَ أَنَّهُمْ لَمْ يَكُونُوا كَذَلِكَ إِلَّا بِأَنْ يُعَرِّفَهُمْ مَا لَهُمْ وَ مَا عَلَيْهِمْ وَ التَّعْرِيفُ لَا يَكُونُ إِلَّا بِالْأَمْرِ وَ النَّهْيِ» یعنی: خداوند دانست که این اتفاق نمی­افتد مگر اینکه خودش برای مردم آن آداب و اخلاق را تعریف کند. خندیدن، اخلاق نیست مگر اینکه خدا فرموده باشد. هر چیزی را که او فرموده است اخلاق است. این آداب و اخلاق حاصل نمی­شود مگر اینکه خداوند ضرر و منفعت­ها را تعریف کرده باشد. شناخت حاصل نمی­شود مگر اینکه با شناخت اوامر و نواهی همراه باشد. اوامر و نواهی خدا در قرآن آمده است و اوامر و نواهی پیغمبر در سنت ایشان آمده است. یعنی ما به اخلاق و آداب نمی­رسیم مگر اینکه امر و نهی را بشناسیم و راه رسیدن به امر و نهی، وجود نازنین حضرت ختمی­مرتبت است. خداوند به واسطه وجود نازنین پیامبر به سر ما منت گذاشته است.

اگر ما بخواهیم از این احسانی که خدا برای ما کرده و منتی که به سر ما گذاشته است قدرشناسی کنیم، راهش این است که برای آن خاندانی که این زحمت به دوش آن­ها است، درود بفرستیم. یعنی به آن­ها صلوات بفرستیم. آداب و اخلاق را در خاندان پیامبر و خود پیامبر قرار داده است و می­فرماید راه رسیدنش هم اوامر و نواهی آن­ها است. لذا فرمود پیامبر، واجب الإطاعة است: «أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ». بعد از وجود نازنین حضرت ختمی­مرتبت، تنها کسی که واجب الإطاعة است (أُولِي الْأَمْرِ) است. اولی الامر فقط و فقط شامل امیر المؤمنین تا وجود نازنین امام عصر علیهم السلام است.

دلیل سوم: سومین عاملی که ضرورت را اثبات می­کند آیه شریفه 23 از سوره مبارکه شوری است: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏». مودت ذوی القربای پیامبر، مزد رسالت پیامبر است.

صلوات به چه معنایی است؟ برای اینکه معنای صلوات را معلوم کنیم از این مقدمه شروع می­کنیم. حضرت رضا علیه السلام فرموده­اند: «الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ التَّسْبِيحَ وَ التَّهْلِيلَ وَ التَّكْبِيرَ» یعنی: صلوات فرستادن بر پیغمبر و آل پیغمبر نزد خداوند مساوی است با سبحان الله و لا إله إلا الله و الله اکبر گفتن. یعنی صلوات، جنبه توحیدی دارد. به همین جهت است که وجود نازنین حضرت ختمی­مرتبت فرمودند: «مَن رَآنِی فَقَد رَأَی اللهَ» یعنی: هر کسی من را ببیند خدا را دیده است.

امام صادق علیه السلام فرموده­اند: «مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ فَمَعْنَاهُ أَنِّي أَنَا عَلَى الْمِيثَاقِ وَ الْوَفَاءِ الَّذِي قَبِلْتُ حِينَ قَوْلِهِ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى»‏ یعنی: کسی که بر پیامبر درود بفرستد این را ثابت می­کند که در حقیقت می­گوید ما در عالم زر بوده­ایم. خداوند علی اعلا در آن عالم از همه ما یک سؤال کرد: من پروردگار شما هستم؟ کسانی که قبول کردند و بر میثاقشان باقی ماندند و وفای به عهد کردند در عالم دنیا صلوات می­فرستند و در حقیقت اعلام می­کند که من بر آن عهد باقی هستم. هر کسی هم که از این مقوله دور است بداند که در عالم زر، آن بلی را نگفته است.

عبد الرحمن ابن کثیر از امام صادق علیه السلام سؤال کرده است که این درود در این آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً» چیست؟ حضرت فرمود: «تَزْكِيَتُهُ لَهُ فِي السَّمَاءِ» یعنی: تزکیه پیامبر در آسمان است. راوی می­گوید به حضرت عرض کردم: «مَا مَعْنَى تَزْكِيَةِ اللَّهِ إِيَّاهُ؟» یعنی: یعنی چه که خداوند پیامبرش را در آسمان تزکیه می­کند؟ حضرت فرمود: «زَكَّاهُ بِأَنْ بَرَّأَهُ مِنْ كُلِّ نَقْصٍ وَ آفَةٍ يَلْزَمُ مَخْلُوقاً» یعنی: این درود فرستادن خدا بر پیغمبر، اعلام این امر است که درست است که پیغمبر از طایفه انسان است، ولی از تمام نقایص بشری که لازمه خلقت است بری است. عبد الرحمن از حضرت سؤال می­کند: «فَصَلَاةُ الْمُؤْمِنِينَ؟» یعنی: صلوات مؤمنین که در آیه آمده چیست؟ حضرت فرمود: «يُبَرِّءُونَهُ وَ يُعَرِّفُونَه‏ بِأَنَّ اللَّهَ قَدْ بَرَّأَهُ مِنْ كُلِّ نَقْصٍ هُوَ فِي الْمَخْلُوقِينَ مِنَ الْآفَاتِ الَّتِي تُصِيبُهُمْ فِي بُنْيَةِ خَلْقِهِمْ فَمَنْ عَرَفَهُ وَ وَصَفَهُ بِغَيْرِ ذَلِكَ فَمَا صَلَّى عَلَيْهِ» یعنی: اعلام می­کنند که خداوند، حضرت ختمی­مرتبت را از هر آفت و از هر نقص بشری بری قرار داده است. عبد الرحمن می­گوید به حضرت عرض کردم: «فَكَيْفَ نَقُولُ نَحْنُ إِذَا صَلَّيْنَا عَلَيْهِمْ؟» یعنی: وقتی که خواستیم بر پیامبر صلوات بفرستیم به چه شکلی باشد؟ حضرت فرمود: «اللَّهُمَّ إِنَّا نُصَلِّي عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا أَمَرْتَنَا بِهِ وَ كَمَا صَلَّيْتَ أَنْتَ عَلَيْهِ فَكَذَلِكَ صَلَاتُنَا عَلَيْهِ».

پیامبر فرمودند: «مَنْ نَسِيَ الصَّلَاةَ عَلَيَّ فَقَدْ أَخْطَأَ طَرِيقَ الْجَنَّةِ» کسی که صلوات بر من را فراموش کند راه بهشت را گم کرده است.

آیا یک ذکری را می­خواهید که با آن به حاجاتتان برسید؟ تعقیبات نمازی که در مفاتیح هست را بخوانید. در مفاتیح نوشته که پیامبر هر گاه نماز واجبشان را می­خواندند دست مبارکشان را بالا می­کردند و سه صلوات می­فرستادند و بعد حاجتشان را می­خواستند.

من فقط خواستم از این ذکر صلوات که خیلی عادی از کنار آن رد می­شویم، یک تصویر صحیح ارائه بدهم که حواستان باشد یک ذکر عادی نیست.





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده