فهرست مطالب سایت

روز وفات حضرت ام البنین (س) - 95

تاریخ انتشار : 12 مهر 1396


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : حسینیه مرحوم آیت الله علوی تهرانی


مداح : حاج عزیز اسماعیلی



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمّینَ یا رَبَّ العالَمینَ
در این چند دقیقه‌ای که مزاحمت ایجاد می‌کنم به مناسبت سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها این نکته را بیان می‌کنم که یک نکته کاربردی است و مربوط به آخر سال هم هست. همه ما وظیفه داریم برای استقرار عدالت در سطح عالی کوشش کنیم. چون عدالت یکی از مفاهیم خیر است و ما نسبت به آن، مامور هستیم. مامور به عدل هستیم. دستور بر استقرار عدل داده شده است. ما برای اجرای عدالت مامور هستیم. این ماموریت عمومی است. برای همه است. اما چنین مقوله‌ای از دست بنده و شما برنمی‌آید و ما نمی‌توانیم در عالم، عدالت را مستقر کنیم و اساسا در نظام ازل این مساله تکلیف شخص دیگری است. مساله استقرار عدالت در جهان تکلیف شخص دیگری است بر اساس روایات که من دو روایت از آن را می‌خوانم.
روایت اول: فرزند خلیفه دوم اهل سنت این روایت را نقل کرده است. او از وجود نازنین امام حسین نقل می‌کند. می‌گوید از سید الشهداء شنیدم: لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِن وُلدی يَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً اگر از عمر روزگار بیشتر از یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می‌کند ... طولانی می‌کند به این معنا نیست که بیست و چهار ساعتِ آن روز می-شود بیست و هشت ساعت. سنت الهی که تغییر پیدا نمی‌کند. طولانی می‌کند یعنی به آن روز برکت می-دهد. به آن روز آنقدری برکت می‌دهد که یک مردی از فرزندان خارج می‌شود که زمین را پر از عدل و داد می‌کند همچنانکه زمین پر از ظلم و ستم شده است. پس استقرار عدالت کار شخص دیگری است و کار ما نیست. این مطلب به گفتار ائمه سلام الله علیهم اجمعین ثابت می‌شود.
حدیث دیگر از وجود نازنین رسول گرامی است که فرموده‌اند: فَعِنْدَ ذَلِكَ خُرُوجُ الْمَهْدِيِّ وَ هُوَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ هَذَا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ بِهِ يَمْحَقُ اللَّهُ الْكَذِبَ وَ يُذْهِبُ الزَّمَانَ الْكَلِبَ وَ بِهِ يُخْرِجُ ذُلَّ الرِّقِّ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ شرایط آخر الزمان را بیان می‌کردند. فرمودند: در چنین شرایطی، قیام مهدی اتفاق می‌افتد. مهدی کیست؟ مهدی، مردی است که از فرزندان ایشان است. وقتی این جمله را گفتند به علی ابن ابی طالب اشاره کردند. مهدی مردی از خاندان ایشان است. این مرد از خاندان ایشان چه می‌کند؟ به واسطه این آدم، دروغ از بین می‌رود. سختی‌ روزگار به واسطه این آدم از بین می‌رود. و به واسطه این مرد است که طوق بردگی و بندگی از گردن شما باز می‌شود. یعنی اسارت قبل از ایشان است و آزادگی از زمان ظهور امام عصر علیه السلام اتفاق می‌افتد.
اگر کسی به این مطلب اعتقاد نداشته باشد تکلیف او چیست؟ پیامبر در روز غدیر یک خط اعتقادی را ترسیم کردند. فرمودند: اسلام مورد نظر خدا و پیغمبر، غدیر است. بعد قرآن کریم در سوره آل عمران آیه 144 می‌فرماید: (أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرينَ‏) اگر پیامبر بمیرد و یا کشته شود شما به دوران جاهلیت برمی‌گردید؟ دوباره به آن دوران وانفسای خودتان برمی‌گردید؟ اگر بخواهیم بدانیم بعد از پیغمبر انقلاب به سوی جاهلیت پیدا نکرده‌ایم راهش این است: امام صادق علیه السلام می‌فرماید: مَنْ أَنْكَرَ الْقَائِمَ مِنْ وُلْدِي فِي زَمَانِ غَيْبَتِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً کسی که قائم از فرزندان من را در دوران غیبتش انکار بکند مرگ او مرگ جاهلیت است. انکار امام زمان و انکار رسالت امام زمان بازگشت به دوران جاهلیت است اگر چه که نماز بخوانیم و روزه بگیریم. به حسب روایات، رسالت امام عصر علیه السلام، استقرار عدالت است. انکار این رسالت، بازگشت به دوران جاهلیت است.
بنده و شما که نمی‌توانیم این عدالت را اجرا بکنیم. اما از آنجا که شیعه، جامعه‌ای است که تکلیف‌مدار و می‌گوییم ما در همه دوران تکلیف داریم. اولا و بالذات ما موظف هستیم که نماز را ایستاده بخوانیم. اگر نمی‌توانی ایستاده بخوانی به دیوار تکیه بده و بخوان. اگر نمی‌توانی به دیوار تکیه بدهی نشسته نماز بخوان. اگر نمی‌توانی نشسته بخوانی خوابیده بخوان. تکلیف ساقط نمی‌شود. بلکه شکل تکلیف تغییر می‌کند. تکلیف از جامعه تشیع هرگز ساقط نمی‌شود. ما که نمی‌توانیم استقرار عدالت را انجام بدهیم. کاری که از دست ما برمی‌آید چیست؟ تکلیف ما، زمینه‌سازی استقرار عدالت است. ما باید زمینه ساز باشیم. چگونه می‌توانیم زمینه‌ساز باشیم؟ به یک شکلی که امام باقر فرموده‌اند. پس استقرار عدالت وظیفه شخص دیگری است. اما چون ما یک جامعه تکلیف‌مدار هستیم تحت عنوان تشیع، باید زمینه‌ساز استقرار عدالت باشیم. اگر چه کاری بکنیم زمینه‌ساز استقرار عدالت هستیم؟ الان فکر می‌کنید اگر دو میلیون رکعت نماز بخوانید چنین اتفاقی می‌افتد. اگر در عمرتان صد هزار بار به حرم سید الشهداء مشرف بشوید این اتفاق می‌افتد. نخیر. خیلی ساده‌تر از این‌ها اتفاق می‌افتد و این اتفاق به دستور امام واقع می-شود. یعنی اگر من از خودم حرکتی را بسازم زمینه‌ساز عدالت نخواهم بود. این را متوجه باشید. این که من به شما می‌گویم زمینه‌سازی عدالت است. به ما گفته‌اند که مامور به عدالت هستید. چون از دستمان برنمی‌آید باید کنار بگذاریم؟ نخیر. زمینه‌سازی عدالت را انجام بدهید.
زمینه‌سازی چیست؟
اگر إن شاء الله یک زمانی راه مکه باز شد و إن شاء الله آل سعود از بین رفته بودند .... ما نمی‌گوییم که همه دنیا باید از بین بروند که ما زندگی کنیم. اصلا به این شکل کسی نمی‌گوید که همه دنیا باید از بین بروند و نفله بشوند و نابود بشوند که ما بتوانیم زندگی بکنیم. ما اگر با آل سعود مشکل داریم به خاطر این است که وهابی هستند و با اهل بیت مشکل دارند. إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ وگرنه دلیلی ندارد که مثلا کویتی‌ها از بین بروند که ما زندگی بکنیم. چه کسی چنین چیزی می‌گوید؟ اصلا عقلائی نیست. اگر با آل سعود مشکل داریم به این خاطر است که این‌ها با اهل بیت مشکل دارند. إن شاء الله هر وقتی که این‌ها از بین رفتند و یک حکومتی آمد که به درد جهان اسلام بخورد و با سایر کشورها تعامل داشته باشد بهترین مکه کدام مکه است؟ آن‌هایی هستند که مدینه‌بعد هستند. یعنی بعد از اینکه اعمال حجشان را انجام می‌دهند شرفیاب محضر ائمه سلام الله علیهم اجمعین می‌شود. چون دستور همین است. جابر جعفی می‌گوید: ما به مکه مشرف شدیم و اعمالمان را انجام دادیم. بعد هم خدمت امام باقر علیه السلام رسیدیم. یعنی امامت، توشه گرفتن برای کل سال است.
جابر می‌گوید: دَخَلْنَا عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ نَحْنُ جَمَاعَةٌ بَعْدَ مَا قَضَيْنَا نُسُكَنَا، فَوَدَّعْنَاهُ وَ قُلْنَا لَهُ: أَوْصِنَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ. ما یک طایفه‌ای بودیم که اعمال حجمان را انجام دادیم و بعد از انجام اعمال حج شرفیاب محضر امام باقر شدیم. می‌خواستیم با امام خداحافظی بکنیم و توشه سالمان را بگیریم. عرض کردیم: ما از این منطقه خارج می‌شویم. در طول سال چه کاری باید بکنیم؟ دستور چیست؟ تکلیف چیست؟ چون شیعه تکلیف‌مدار است. شیعه یک جامعه معطل نیست. شیعه یک جامعه خنثی نیست. دائما تکلیف دارد. حج او تمام می‌شود و خدمت امامش می‌رود و می‌پرسد که در طول سال چه کاری باید بکنیم؟ تکلیف من در طول سال چیست؟ جابر می‌گوید رفتیم که با حضرت خداحافظی بکنیم. به حضرت عرض کردیم: توصیه امسال ما را بفرمایید. ما چه کاری باید بکنیم؟ تکلیف ما چیست؟
حضرت فرمود: لِيُعِنْ قَوِيُّكُمْ ضَعِيفَكُمْ وظیفه شما، کمک کردنِ آدم‌های قوی جامعه به آدم‌های ضعیف جامعه است. آدم‌هایی هستند که دارای موقعیت اجتماعی هستند. این‌ها اقویاء جامعه هستند. این‌ها وظیفه‌شان این است که از ضعفاء دستگیری بکنند. اگر نامه‌اش را می‌خوانند باید نامه بنویسد. اگر حرف را می‌پذیرند باید حرف بزند. و ضعفای از شیعیان ما را باید کمک کند. این دستور امام است. اگر در دانشگاه حرف شما را می‌پذیرند و بچه‌ شیعه‌ها به تو پناه می‌آورند کارشان را انجام بده. اگر در بازار حرف تو را می‌پذیرند کارشان را انجام بده. شیعیان را مشغول به کار کن. اگر در شهرداری و هر جا که هستی و می‌توانی کار شیعیان را درست کن. این دستور است که آن‌هایی که دارای موقعیت اجتماعی هستند و خدا به آن‌ها آبرویی داده است این آبرو را در راه ضعفا خرج کنند.
بعد حضرت فرمودند: وَ لِيَعْطِفْ غَنِيُّكُمْ عَلَى فَقِيرِكُمْ وَ لِيَنْصَحِ الرَّجُلُ أَخَاهُ كَنَصِيحَتِهِ لِنَفْسِهِ وَ اكْتُمُوا أَسْرَارَنَا وَ لَا تَحْمِلُوا النَّاسَ عَلَى أَعْنَاقِنَا دومین دستور، دستور مالی است. پول‌دارها باید هوای فقرا را داشته باشند. این، توصیه است. برای سال است. توصیه سوم امام باقر این است که هر چه را که برای خودت می‌پسندی برای دیگری هم بپسند. چهارمین دستور این است که سر ما را حفظ کنید. حرف‌هایی که مردم از ما نمی-فهمند را به مردم نگویید تا مردم را علیه ما نشورانید. چهار دستور است. آن‌هایی که موقعیت دارند از ضعفا دستگیری کنند. آن‌هایی که پول دار هستند از فقرا دستگیری کنند. آنچه که برای خودت می-پسندی برای دیگران هم بپسند. اسرار ما را حفظ کنید. دلیل حفظ اسرار این است که مردم یک سری از حرف‌های ما را نمی‌فهمند. شما هم سر ما را می‌گویید و مردم را علیه ما می‌شورانید و بدبین می‌کنید. دستور این است که شما مردم را نسبت به ما بدبین نکنید.
کسی این کار‌ها را بکند چه می‌شود؟ امام باقر علیه السلام در ادامه همین حدیث فرمودند: وَ إِذَا كُنْتُمْ كَمَا أَوْصَيْنَاكُمْ لَمْ تَعْدُوْا إِلَى غَيْرِهِ، فَمَاتَ مِنْكُمْ مَيِّتٌ قَبْلَ أَنْ يَخْرُجَ قَائِمُنَا كَانَ شَهِيداً اگر این چهار دستوری را که به شما دادم انجام دادید و ظلم به دیگران هم نکردید ... شما این پنج دستور را انجام بدهید. اگر قبل از ظهور امام عصر علیه السلام از دار دنیا رفتید شما را شهید حساب می‌کنند. یعنی شما زمینه‌ساز ظهور امام زمان هستید. نگفته‌اند که با نماز شب این اتفاق می‌افتد. گفته‌اند با دستگیری از فقرا اتفاق می‌افتد. نگفته‌اند با زیارت سید الشهداء این اتفاق می‌افتد. گفته‌اند آنچه را که برای خودت می‌پسندی برای دیگری هم بپسند و آنچه را که برای خودت نمی‌پسندی برای دیگری هم نپسند. کمک به فقرا و کمک به ضعفا، زمینه‌ساز عدالت امام عصر علیه السلام است.
بعد حضرت فرمودند: وَ مَنْ أَدْرَكَ مِنْكُمْ قَائِمَنَا فَقُتِلَ مَعَهُ كَانَ لَهُ أَجْرُ شَهِيدَيْنِ، وَ مَنْ قَتَلَ بَيْنَ يَدَيْهِ عَدُوّاً لَنَا كَانَ لَهُ أَجْرُ عِشْرِينَ شَهِيداً اگر کسی این چند دستور را انجام داد و امام عصر علیه السلام را درک کرد و به دستور او رفت که ماموریتی را انجام بدهد و کشته شد مثلا امام فرمود برو در فلان شهر و فلان کار را انجام بده ولی کشته شد ثواب دو شهید را به او می‌دهند. و اگر این چند دستور را انجام داد و در رکاب امام به شهادت رسید یعنی در معرکه جنگ امام شمشیر دستش است و او نیز در کنار امام با دشمنان حضرت مقاتله می‌کند اگر در آن معرکه کشته شد ثواب بیست شهید را به او می‌دهند. منتها مشروط به اینکه این دستورات را انجام داده باشد. ما تکلیفمان برای زمینه‌سازی عدالت است. زمینه‌سازی عدالت یعنی اینکه فقرا را فراموش نکنید. خیلی کار پیچیده‌ای از ما نخواسته‌اند. کار پیچیده‌ای را از ما نمی‌خواهند.
این روایت را مکرر خوانده‌ام. یک شخصیتی به نام مُعَلّی ابن خُنَیس. او خدمت حضرت صادق علیه السلام رفت. عرض کرد: مسلمان چند حق بر مسلمان دیگر دارد؟ راجع به مسلمان سوال کرده است نه شیعه. یعنی حتی کسانیکه به وحدانیت حضرت حق و رسالت حضرت ختمی مرتبت شهادت می‌دهند ولی به ولایت حضرت علی شهادت نمی‌دهند. آیا این‌ها به گردن ماحقی دارند یا ندارند؟ اولا ما اگر با عامه مشکل داریم با مردمشان مشکل نداریم. با رؤوسای آن‌ها مشکل داریم. ما به اصطلاح با آن سه خلیفه مشکل داریم. ما با عالمانی که آن سه نفر را ترویج می‌کنند مشکل داریم. مردمشان که مستضعف هستند و فکرشان به جایی نمی‌رسد. شما آن‌ها را دیده‌اید. آن‌ها چیزی برای گفتن ندارند. ولی این‌ها هم به گردن ما حق دارند. ببینیم دارند یا ندارند. از امام صادق علیه السلام می‌پرسد: مسلمان بر مسلمان حق دارد؟ امام فرمود: می ترسم حقوق مسلمانان بر یکدیگر را بگویم و تو بشنوی و انجام ندهی. وزر و وبال آن، گردن تو را می‌گیرد. یا اینکه نتوانی انجام بدهی. یعنی یا نخواهی انجام بدهی یا نتوانی انجام بدهی. در هر دو صورت وزر و وبال این مطلب گردن تو را می‌گیرد. گفت: شما بفرمایید و من به مدد الهی آن‌ها را انجام می‌دهم. فرمود: مسلمان بر مسلمان دیگر هفت حق دارد. امام کاظم در مقابل ایستادند و فرمودند: ای کعبه! چقدر تو حرمت داری. چقدر تو احترام داری. ولی احترام مسلمان از تو بالاتر است. احترام کعبه آن است که سید الشهداء کعبه را ترک کرد تا خون او در آنجا ریخته نشود. فرمود: اینجا جایی نیست که خون ریخته شود. یعنی تا حدی محترم است که خون آقای ما نباید آنجا ریخته شود که اگر خون او هر جا ریخته شود آن مکان حرمت پیدا می‌کند. امام کاظم می‌فرماید: حرمت مسلمان بیشتر از اینجا است.
به امام صادق علیه السلام می‌گوید: آیا مسلمان بر مسلمان حق دارد؟ امام فرمود: هفت حق دارد. اولین حق، حق مالی است. دست مسلمان را بگیرد. شب‌های آخر سال است. فقط سفره خودت نه، سفره مسلمان را پر کن. آن کسی که امروز به خاطر ایشان گریه می‌کنی بانوی عظما و شریفه‌ای است که مرجع مالی مردم مدینه است. یعنی مردم مشکلات مالیشان را درِ خانه ام البنین حل می‌کنند. اگر ما بخواهیم از این بانو الگو بگیریم باید دستگیر از دیگران باشیم. آبروی مردم در خطر است. من کاری ندارم که شرایط اقتصادی بسیار خطرناک و وحشتناک است. شما اهل کار و کاسبی هستید. با هر کدام از شما که صحبت می‌شود می‌گویید اوضاع خراب است. شما که اهل کار هستید می‌گویید اوضاع خراب است وای به حال آن بیچاره‌هایی که ندارند. ولی ما تکلیف داریم. در تأسی به بانوی عظما حضرت ام البنین از مردم دستگیری بکنید. با دستگیری از ضعفا، زمینه‌سازی حکومت امام زمان علیه السلام را داشته باشید.
من یک نکته را عرض بکنم و این نکته، نکته بسیار مهمی است. جناب حر به اصطلاح امروزی‌ها اگر بخواهی تحلیل بکنی غیر از مقامش البته، من به مقام جناب حر کاری ندارم. کاری که حر کرده است باعث شد که وضعیت کربلا درست شود و امام حسین به شهادت برسد. اما این آدم اگر به همین شکل از دار دنیا می‌رفت قطعا ملعون بود. اما یک کاری کرد که عاقبت به خیر شد. آن کار این بود که به مادر امام حسین علیه السلام احترام کرد. احترامی که گذاشت موجب عاقبت به خیری شد و او تبدیل شد به حر شهید کربلا. برای اینکه منزلت او از سایر شهدا معلوم بشود مزار او جدا است. خداوند شخص تائب را اینطور می‌پذیرید. دلیل این مطلب این است که اولاد علی ابن ابی طالب برای مادرشان خیلی حرمت قائل هستند. سید الشهداء در مقابل اینکه حر به مادرشان چیزی نگفت دست حر را گرفت. شما در این ساعت صبح آمده‌اید که حرمت مادر قمر بنی هاشم را نگه دارید. عباس ابن علی چه آغوشی برای باز می-کند. این هم در دنیا معلوم می‌شود و هم در آخرت معلوم می‌شود. فقط به قمر بنی هاشم در اعماق وجودتان بگویید که ما احترام مادرت را حفظ کرده‌ایم.





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده