فهرست مطالب سایت

ظهرهای ماه مبارک رمضان 96 - جلسه 10

موضوع : در مسیر حَسنات
تاریخ انتشار : 25 شهریور 1399


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجدحضرت امیر(ع)



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
برای اینکه بتوانیم مصادیق حسن خلق را معلوم کنیم که چیست، به حسب آنچه که عالمان علم منطق در علم منطق گفته‌اند که: " تُعرَفُ الأَشیَاءُ بِأَضدَادِهَا؛ هر چیزی با ضدش شناخته می شود" یعنی یکی از راه‌های شناخت این است که آن حقیقت را از راه ضد آن بشناسیم. حکمایی مانند جناب لقمان در پاسخ به این سوال که از او پرسیدند راه‌های شناخت ادب چیست، در پاسخ گفت: از بی‌ادبان باید آموخت. این حکمتی است که جناب لقمان بیان فرمودند. بنابراین لازم شد که سوء خلق را بشناسیم. ضمن اینکه شناخت سوء خلق از حسن خلق آسان‌تر است. مثلا در تعریف حسن خلق گفته‌اند: قول لَیِّن. قول لین چیست؟ توضیحش کلی بحث دارد. ولی در سوء خلق می‌گویند فحش ندهید. همه می‌دانند فحش چیست ولی قول لین را نمی‌دانند که چیست. بنابراین فهمیدن سوء خلق آسان‌تر است. جامعه از سوء خلق، اطلاع بیشتری دارد.
برای اینکه ما نسبت به سوء خلق، آشنایی پیدا بکنیم تا ببینیم مصادیق آن کدام است تا مرتکب نشده باشیم و حسن خلق را کسب کرده باشیم لازم است که به طور منطقی، راجع به آثار زیان‌بخش سوء خلق صحبت بکنیم.
پیامبر(ص) فرموده‌اند: "سُوءُ الخُلقِ ذَنبٌ لَا یُغفَرُ؛ بدخلقی، گناهی است نابخشودنی." نابخشودنی یعنی اینکه به واسطه تؤبه بخشیده نمی‌شود. ما در شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان حتی اگر ضریح سید الشهداء را هم گرفته باشیم و خدا را به چهارده معصوم قسم بدهیم که از تقصیراتِ سوء خلقی ما بگذرد باز هم نمی‌گذرد. چون سوء خلق با تؤبه حل نمی‌شود. بلکه با تهذیب حل می‌شود. باید اصلاح نفس کرد. باید بخل را برطرف کرد نه اینکه از بخل تؤبه کرد. باید سوء خلق را برطرف کرد نه اینکه از سوء خلق تؤبه کرد. مادامی که ما از سوء خلق تؤبه می‌کنیم ولی در درون ما وجود دارد ما را به گناه دیگری می‌کشاند. امروز موجب غضب ما می‌شود و فردا موجب بخل ما است. هر دفعه ما را به یک سمت و سو می‌کشاند. تا زمانی که ریشه را حل نکنیم خروجی، یکی است ولی به شکل‌های مختلف خودش را نشان می‌دهد.
بیان وجود مبارک رسول الله به حضرت علی این است: "يَا عَلِيُّ! لِكُلِّ ذَنْبٍ تَوْبَةٌ إِلَّا سُوءَ الْخُلُقِ فَإِنَّ صَاحِبَهُ كُلَّمَا خَرَجَ مِنْ ذَنْبٍ دَخَلَ فِي ذَنْبٍ؛ ای علی برای هر گناهی، تؤبه وجود دارد مگر اخلاق بد. به خاطر اینکه آدمی که دچار سوء خلق است هر گاه از یک گناه خارج می‌شود در یک گناه دیگر وارد می‌شود." امروز سوء خلق ما در صورت غضب تجلی کرده است و فردا سوء خلق ما به صورت بخل تجلی پیدا می‌کند. بنابراین مشکل با تؤبه حل نمی‌شود؛ بلکه با اصلاح حل می‌شود.
یکی دیگری از مضراتی که سوء خلق دارد این است که موجب سختی‌های بعد از مرگ می‌شود. مکرر در بحث‌های معاد از ما شنیده‌اید وقتی بین خودمان صحبت می‌کنیم و راجع به مرگ صحبت می‌کنیم می‌گوییم مرگ، شتری است که درِ خانه همه خوابیده است. این چه شتری است که ما آن را باور نداریم؟ حضرت عیسی می‌فرماید: " عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْمَوْتِ كَيْفَ يَفْرَحُ!!؛ من تعجب می‌کنم از آدمی که یقین دارد می‌میرد ولی شاد است." چگونه این آدم می‌تواند شاد باشد.
خدا نمی‌گوید مرگ، شتری است که در خانه همه می‌خوابد. بلکه بیان حضرت حق در سوره مبارکه ق آیه 19 این است: ("وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحيدُ؛ و سرانجام، سکرات (و بیخودی در آستانه) مرگ بحق فرامی‌رسد (و به انسان گفته می‌شود:) این همان چیزی است که تو از آن می‌گریختی!") یعنی سختی‌های مرگ، شتری است که در خانه همه خوابیده است و این همان چیزی است که شما از آن فرار می-کردید. از این سختی‌ها فرار می‌کردید ولی این سختی‌ها در خانه همه می‌خوابید. تعداد این سختی‌ها بین هزار تا سه هزار است. اثر آن، بین صد تا سیصد ضربه شمشیر در حالی است که انسان زنده است. از چه زمانی شروع می‌شود؟ از زمان احتضار.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: دانشی را که فرزندان آدم راجع به مرگ دارند اگر چهارپایان داشتند هرگز گاو و گوسفند فربه پیدا نمی‌کردید. آن‌ها دانشش را ندارند. چرا باور نداریم؟ یکی از حملات شیطان به ما همین است. امام باقر علیه السلام فرمود: یکی از حملات شیطان به بنده و شما این است که امر آخرت را آسان جلوه می‌دهد. یعنی ما هیچ دست و پایی برای آخرتمان نمی‌زنیم آن هم با توجیهات شیطانی.
یکی از سختی‌های مرگ، عالم برزخ است. سوء خلق، عذاب برزخی می‌آورد که هیچ نماز و روزه و حج و جهادی نمی‌تواند این مشکل را حل کند. پیغمبر، یک صحابی داشتند به نام سعد ابن معاذ. این شخص از زمان جنگ بدر در رکاب پیغمبر بوده است. در جنگ بدر، پرچمدار طایفه اوس از مدینه بوده است. از انصار بوده است. اگر کسی در جنگ بدر به پیغمبر ملحق شده باشد یعنی اینکه پیغمبر را خیلی قبول دارد. در آن زمان، پیامبر نفرات نداشته‌اند. این جنگ بیشتر با امداد الهی است که به پیروزی منجر می‌شود. اصحاب پیامبر سیصد نفر هستند و لشگر دشمن، هزار نفر تا بن دندان مسلح هستند. سعد ابن معاذ جزء رزمنده‌های جنگ بدر است. او در جنگ احد شرکت کرده است. در جنگ خندق شرکت کرده است. در جنگ خندق دچار جراحت می‌شود. به بدنش تیری می‌خورد و مجروح می‌شود. از سابقون در جنگ است. در تمام جنگ‌ها شرکت کرده است و فرار نکرده است. در جنگ جانباز می‌شود. در این دوران، پیغمبر مکررا به عیادت ایشان می‌رفته است. هر دفعه که می‌رفتند از او به خیر و خوبی یاد می‌کنند.
خبر شهادت سعد را جبرئیل برای پیغمبر می‌آورد نه اینکه از مردم بشنوند. در ملکوت خبر می‌رسد که سعد شهید شده است. هفتاد هزار ملک در تشییع جنازه جناب سعد شرکت می‌کنند. همه مسلمان‌ها می‌بینند که پیغمبر در این تشییع بدون عبا و بدون کفش شرکت می‌کنند. همه می‌بینند که پیغمبر در این تشییع در راه رفتن تعادل ندارد. گاهی به سمت راست می‌رود و گاهی به سمت چپ. همه می‌بینند که پیامبر در این تشییع قدم‌های کوتاه برمی‌دارند. وقتی به محل دفن جناب سعد ابن معاذ می‌رسند و می‌خواهند قبر او را آماده کنند پیامبر در حق او دعا می‌کند. مادر سعد هم این همه عنایت را می‌بیند. وقتی فرزندش را در قبر می-گذارند می‌گوید: "هَنیئاً لَکَ الجَنَّةُ یَا سَعدُ؛ ای سعد! بهشت گوارای تو باشد." رحمة للعالمین بلافاصله به مادر شهید می‌فرماید: "مَه یَا اُمَّ سَعدٍ، لَا تَجزِمی عَلَی رَبِّکِ، فَاِنَّ سَعداً قَد أَصَابَتهُ ضَمَّةٌ؛ ای مادر سعد! ساکت شو. با حتمیت راجع به کار خدا صحبت نکن. سعد الان دچار عذاب فشار اول قبر است."
در توصیف فشار اول قبر، امام صادق فرمودند: " تَضُمُّه حَتَّی تَلتَقِیَ أَضلَاعُه؛ آنقدر فشار می‌دهند که استخوان-های پهلویش به هم می‌چسبد." سعد دچار فشار قبر است. سوال کردند: یا رسول الله! رزمنده است، جانباز است، شهید است، شما به این شکل و بدون عبا و کفش در تشییع او بودید. فرمود: ملائک در تشییع او بدون عبا و کفش بودند و من تأسی به آن‌ها کرده بودم. گفتند: شما در تشییع او به چپ و راست متمایل بودید. فرمود: دستم در دست جبرئیل بود. به چپ و راست می‌رفت و من هم تابع او بودم. سوال کردند: با این کیفیت سعد دچار عذاب قبر است؟ فرمود: بله، حتما دچار عذاب قبر است. فرمود: "إِنَّهُ كَانَ فِي خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءاً؛ او با زن و بچه‌اش اخلاق خوبی نداشت." بداخلاق بود.
سوء خلق، موجب فشار اول قبر است. پس باید بدانیم سوء خلق چیست. نماز بخوانیم؟ بخوانید، از سعد که بالاتر نیستید. سعد در رکاب پیغمبر، رزمنده بوده است. اگر او خلوص نداشته است ما که قطعا خلوص نداریم. امیر المؤمنین می‌فرماید: می‌دانید بدترین مصیبت انسان چیست؟ "أَشَدُّ الْمَصَائِبِ سُوءُ الْخُلُق؛‏ بدترین مصیبت انسان، اخلاق بد است." باز هم وجود نازنین ایشان می‌فرماید: " لَا وَحْشَةَ أَوْحَشُ مِنْ سُوءِ الْخُلُقِ؛ هیچ وحشتی بدتر و شدیدتر از بداخلاقی نیست."
سوء خلق باعث سختی در زندگی دنیا می‌شود. روزی را کم می‌کند. در سوره مبارکه طه آیه 124 می فرماید: ("وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً؛ و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت"‏). یکی از عوامل این زندگی سخت، اعراض از ذکر خدا است. عامل دیگر این زندگی امیرالمؤمنین(ع) بیان می‌کنند: سُوءُ الْخُلُقِ نَكَدُ الْعَيْشِ وَ عَذَابُ النَّفْسِ اخلاق بد، زندگی را خراب می‌کند و باعث عذاب خود آدم می‌شود"
این هم آخرین اثر سوء خلق است: خداوند در سوره مبارکه انعام آیه 160 فرموده است: (" مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛ هر کس کار نیکی بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد") یک عمل خوب که انجام بدهیم ده برابر آن سود دارد منتها به شرط اینکه آن را با خودمان ببریم. شما هیچ کجا پیدا نمی‌کنید که خداوند به پیامبر فرموده باشد ثواب به خاطر انجام عمل است. ثواب، اثر بردن عمل است. بردن اعمال است که شرط است. یکی از عواملی که باعث می‌شود ما نتوانیم اعمال را با خودمان ببریم سوء خلق است. " قَالَ الصَّادِقُ عَلَیهِ السَّلَامُ: إِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ لَيُفْسِدُ الْعَمَلَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ؛ امام صادق(ع) می فرماید: سوء خلق، عمل را فاسد می‌کند. همانطور که سرکه، عسل را از بین می‌برد"





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده